گنج هاي علم وعرفان

تقديم به همه خواهراي محجبه ...

♥️

شك نكن بانو جان

با همين روبنده مشكي

گرچه در ظاهر ، تو

جلوه هاي تن خود پوشاندي

شايد از حس خود آرايي تن بگذشتي

يا به تحقير و تمسخر

كه دوصد دختر همسايه و فاميل نثارت كردند

لحظه اي رنجيدي

شايدم زير همان روبنده

گريه اي هم كردي

ولي آخر خانوم

تو بدان خوب كه از هركس زيباي دگر زيبايي

♥️

آينه با همه ي پاكي خود

با همه صدق و وفا

صافي خود

رو سياه است اگر تو

روبنده به رو

روبرويش باشي

♥️

بانوي پوشيه اي

كوه با آن همه شوكت

با همه هيبت و عزت

تو اگر رد شوي از ديده ي او

از شكوه تو بلرزد

همچو خاشاك شود

♥️

باحجابم!عسلم

ماه با آن همه زيبايي خود

با همه حس غرورش

گر ببيند تو و آن روبندت

گويدت ماه تويي اي بانو

از خجالت بشود تيره و تار

♥️

نازنينم

گل اگر بوي لطيفي دارد

اگر احساس غريبي دارد

يا اگر مست كند حس مسيحايي او

ماه بانو

تو اگر بوي حجابت به گلستان برسد

همه از مستي تو پر پر و شيدا بشوند.

♥️

افتخار دل من، هستي من

روبندت ارثيه حضرت زهراست گلم

قدر آن را تو بدان

كه همين روبنده

بال پرواز تو باشد سوي ديدار خدا...

قدر آن را تو بدان!

روبنده ام را مي بويم

ريه هايم سرشار از عطر ياس مي شوند

بوي عشق مي آيد

آري….درست است…

يادي از عاشق خدا شده است…يادي از حضرت مادر

در برابر وزش هاي باد…سفت تر مي چسبم تاج بندگيم را….

خدايا!..

از وقتي در بند تو ام ، آزادم…

آزاد نه!…آزاده ام

روبنده ام زنداني ست كه مرا آزاد ساخته است..

آزاد از بند نگاه هايي كه خلقتم را به سخره مي گيرند …

حفاظي به دور خود كشيده ام…

سرشار از خدا….

من…

آزادي از بند بندگان هوس را

با زنداني شدن در رضايت خدا به دست آورده ام

حفاظي به دور خود كشيده ام…

دژي با ديوارهايي بلند

ديوارهايي كه “حريم” مشخص مي كنند براي نگاه هاي تو…

به ياد داريم ايامي كه اينستاگرام پر بود از عكس‌هاي بي‌حجاب دخترها 

ساپورت‌هاي رنگارنگ و تنگ

شال هاي كوتاه و نازك 

پست‌هايي كه فوران لايك جنس مخالف داشت  

كامنت ها...

حالا اما شاهد صحنه‌اي جديد‌تر هستيم

دختركان با حجاب‌تر 

پست‌هايي اما دلبرانه‌تر و با پوشيه!

عكس‌هايي كه جز تبرج ندارند

با ناز و عشوه‌اي دخترانه 

مزين به نقاب و يا برقع

ميان وب گردي‌ها به پيج‌هايي برميخوريم كه حداقل يك عكس با پوشيه نشر داده‌اند

پوشيه حرمت دارد...

خواهر ديني من!

اينكه مابين عكس‌هاي خوش آب و رنگت گاهي با پوشيه نيز خود را به تصوير ميكشي صحيح نيست

پوشيه زدن آداب دارد، امانت مادرمان است...

اگر مي‌خواهيد اين حجاب را انتخاب كنيد كه فبها ...

اما قبل از آن آداب پوشيه زدن را بجوييد.

پوشيه زدن يعني در هر مكان و ميان هر جمعي ركن اصلي وجودي يك دختر پوشيه‌اش باشد، نه اينكه هروقت صلاح مي‌بينيد استفاده كنيد.

ما براي پوشيه‌مان زحمت كشيده‌ايم

حرف‌ها شنيده‌ايم

خواهر پوشيه‌اي ما از الواط‌هاي خياباني كتك خورده است اما حجاب مادرش را احيا كرده‌است.

ما براي جواب به سوال‌هاي شما (چه بسا گاهي ما را با سوال‌هاي تكراري و كودكانه دست انداخته‌ايد) ساعت‌ها با صبر و حوصله وقت هزينه كرديم.

از جسم و روح خود خرج كرديم تا پوشيه، حيا و عفاف را به هر ذهني متبادر كند

دچار انزوايي تحميلي شديم تا پوشيه را از غربت و سنگيني نگاه‌ها نجات دهيم.

خواهر من

پوشيه براي ما مد و تفريح و سوژه عكاسي نبود، نماد عفت مادرمان فاطمه است. 

هيهات اگر پوشش مادر سادات را كه رد خون‌ها بر آن جاري‌ست، آلوده به لكه‌هاي گوشه‌ي دامانت كني...

پوشيه مادر من فاطمه، حرمت دارد...

نه فقط شبه نقابي مشكيست

كه سرت بندازي

و خيالت راحت

كه شدي چادري و محجوبه!

.

پوشيه مادر من فاطمه، حرمت دارد

قاعده، رسم، شرايط دارد

شرط اول همه اش نيت توست...

محض اجبار پدر يا مادر

يا كه قانون وروديه دانشگاه است

يا قرار است گزينش شوي از ارگاني

يا فقط محض ريا

شايدم زيبايي، باكمي آرايش!

نمي ارزد به ريالي خواهر...

پوشيه مادر من فاطمه،شرطش #عشق است

عشق به حجب و حيا

به نجابت به وفا

عشق به روبنده #زهرا

كه براي تو و امنيت تو خاكي شد

تا تو امروز شوي راحت و آسوده

كسي سيلي خورد

خون اين سيل شهيدان

همه اش با هدف # روبنده تو ريخته شد.

.

خواهرم

حرمت اين پارچه ي مشكي تو

مثل آن پارچه مشكي كعبه والاست

يادگار زهراست

نكند پوشيه اش را بزني اما روشت

منشت

بشود عين زنان غربي

خنده هاي مستي

چشمك و ناز و ادا

عشوه هاي ناجور

.

به خدا قلب خدا مي گيرد

به خدا مادر من فاطمه شاكي بشود

به همان لحظه سيلي خوردن

لحظه پشت در او سوگند

خواهرم

پوشيه مادر من ،فاطمه ، حرمت دارد

خواهرم!

من،پدرم ايل و تبارم

همه ي دار و ندارم

به فدايت

حرمتش را نشكن...

مي نويســـمـ ...

بـــــراي شــُـــما و روبنده خاكي تــــــان ؛ بانــو

براي شـــُـــمايي كه زير بيرقتــــــان گام بر مي دارمـ و نفــــــس مي كشمـ

مي نويســـمـ ...

بـــراي كســــي كه سياهــــــــي روبنده ام را از او ، وامـ گرفـــته امـ

بـــراي كســــي كه به مـــــن ؛ درس عفافـــــــــ آموخته استـــــــــ ...

بـــراي كســي كه درد جانــكاه تازيـانه و ميــخ در ، را تحمــــل كــرد اما روبنده سـياهــــــش از صورتش نيــــــفتاد

براي كسي كه حتي بعــــــد از وفاتش همـ به فكــــــر حجـــابش بود ...

مـــــــــــادر !

اين شبـــــــ هاي بي شــــُـــما ، سختـــــ مي گـــذرد ؛ خيلي سختــــــ

از شـــــُـــما مي خواهــمـ

بـه مــــن

و به هــــمه ي دختــــران ســـرزمينـــم

عفافــــــ هديـه كنيـــد

كه زيبــــاترين نشــــان و يادگـــاريتان استــــــ ...

♥️كپي مطالب با ذكر صلوات آزاد است♥️

روبنده تو!

تلافـي غروبـي است كه در آن روز به زور روبنده از روي زنانِ حرَمِ حسين كشيدند...

روبندهِ تو!

به بهاي شكستــه شدن پـــهلويِ مادر ماندگار شد.

روبندهِ تو!

بوي محسن ميدهد.

روبندهِ تو!

خونِ دلهاي خيمــه نـشــينانِ ظـــهرِ عـــاشوراست.

روبندهِ تو!

به هــــمين سادگـي اِنـتقامِ كـربلاست..

روبنده ات آداب دارد...

بياييد از امــروز كمي حرمتـش را حفظ كنيــم

بياييد از امروز حداقل يكي از كار هايي كه ارزش روبنده رو ميـــاره پايين انجام نديم ...

ياعلي

♥️كپي مطالب با ذكر صلوات آزاد است♥️